گرچه گاهی...
گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست
گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست
بچه که بودم نقاشی میکشیدم !
بزرگتر شدم از هیجان جیغ میکشیدم !
فهمیدم چه خبره دور و برم ، درد کشیدم !
حالا دیگه نه درد میکشم نه جیغ نه نقاشی !
سیگار میکشم . . .
ﻫــــــــــــــــﯽ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ …
ﻣـــــــــــــــــﻦ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ …
ﺧـــﻮﺩﺕ ﺧـــــﺴﺘﻪ ﻧﺸﺪﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺭﺩ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻣــــــــــــــﻦ ....
هــر پنجــره ای زيبــاســت،
اگــــــر تـــــــو،
ميــان قــاب آن طلــوع کنــی ...
کسی هرگز نمی داند چه سازی می زند فردا
چه می دانی تو از امروز، چه می دانم من از فردا...
همین یک لحظه را دریاب که فردا قصه اش فرداست...
درود بر همه اونایی که
همیشه تو جمع میگن و می خندن
ولی دو دقیقه که باهاشون تنهایی حرف بزنی
میفهمی یه دنیا غصه دارند.
خـــدایــــــــــــا
شــبــــــــــ قـــــــــدر شبی است که . . . . . . . .
بندگانتـــــــ قــــــــدر مهربانیت را نمیدانند.........
امشب این دل یاد مولا می کند
لیلة القـدر است و احیا می کند
بشنو ای گـوش دلها بی صدا
نغمه ی فـزت و رب الکعبه را . . .
آنچه آدمـــــها را در کنــــار هم نگــــه میدارد
شبــــــاهت هایشان نیست
درک و شعورشــــان نسبت به تـــــفاوت هایشان است .!
از دور تو را دوست دارم،
بی هیچ، عطری
آغـوشی
لمسي
و یا حتی بوسهای.
تنها
... دوستت دارم،
از دور ..!
حواست به عشقت باشه يه وقتايي دلش ميگيره دلش توجه و محبت ميخاد
برو در گوشش زمزمه كن
عاشقتم عاشقتم عاشقتم . . .