ﺩﺭﺩ ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ ﮐﺸﻴﺪﻥ ...
دنیا رو می بینی ؟
دنیا رو می بینی ؟
حرف حرف میاره ، پول پول میاره ، خواب خواب میاره
ولی محبت خیانت میاره !
مـحکــم باش ,,,,
مـحکــم باش
وقتی خیلی نرم شوی ؛
همه خـَمـَت می کنند !
حتی کسی که انتظار نداری ...
بی اعتمادم...
آنقدر به مردم این زمانه
بی اعتمادم
که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم
زمین را از زیر پایم بکشند
تقصیر از من است...
تقصیر از من است...
آن زمان که گفتی:
قول بده همیشه کنارم بمانی یادم رفت بپرسم!!!
کنار خودت یا خاطراتت...؟
ﺧﺪﺍﻳﺎ ...
ﺧﺪﺍﻳﺎ ...
ﭼﺸﺎﻱ ﻫﻴــــﭻ ﻋﺎﺷﻘﻴﻮ،
ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ..
ﺧﻴــــﺲ ﻧﻜﻦ....!!
ﻳﻪ ﻭﻗﺘﺎﻳﻲ ...
ﻳﻪ ﻭﻗﺘﺎﻳﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻟﻢ ﺑﺪﻱ
ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﻴﺖ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻣﺮﻭﺭ ﻛﻨﻲ ...
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺑﮕﻲ :
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺧﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺗﺤﻤﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ....
...
خاطرات عجیبند!
خاطرات عجیبند!
گاهی گریه میکنیم به یاد روزهایی که باهم میخندیدیم!......
دیـــروز ،
زلـــزله ای آمــد…
حـالا همـه حـالـمــ را می پـرسند !!!...
بـی خـبـر از اینـ ـکـه ” مــن”
بـه ایـن لـرزیـدنـهـا
سالهـاسـتــ کـه عـادتـــ کـرده امـــ…
بـه لـرزشـهای شـدید شـانه هایـمــــ
و تـرکــــهای عمــیــق قــلــبــمـــ…
امـّـا هنـوز ” خـــوبــم !!! “
خیلی بده...
اصلا خوب نیست ... !!...
یه حس دیوووووونه کنندس!!!!!!!
یاد آن روز ...
این چنین خوار نبودیم اعتباری داشتیم!
ای که ما را ......
در زمستان دیده ای با پشت خم!
این زمستان را نبین ما هم بهاری داشتیم...
میترسم...!!
کسی بوی تنت را بگیرد...!!
نغمه ی دلت را بشنود......
وتو خوو بگیری به ماندش...
چه احساس خط خطی ومبهمی است....
این عاشقانه های حسود من....!
می شود دوستم باشی...
طلوع که سر گرفت
بگویم : روزت زیبا...
غصه ام گرفت
بگویی: هستم
دلگیر بودم
بگویی : می شنوم
از رنگهای مشترکمان بگوییم
و تابلو هایی که می شود نقش زد
از نتهایی که می شناسیم
و ترانه هایی که می شود نوشت
می شود دوستم باشی
جاده ی عاشقی
به دو راهی می رسد همیشه
اما خودخواهانه دلم می خواهد باشی
جای همه نداشته هایم ....
تقصیر تونیست ...
ﯾـﻪ ﻭﻗـﺘﻬـﺎﯾـﯽ ﺩﻟـﺘـــ ...
ﮐـﻨـﯽ ،،،
ﮐـﺴـﻰ ﮐــﻪ ﺩﻭﺳـﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭ ﺑـــﺬﺍﺭﯼ ﺗــﻮﺵ !!!
ﺑــﻌـﺪ ﭘــﺮﺍﻧـﺘــﺰ ﺭﻭ ﺑـﺒــﻨـﺪﯼ ...
ﮐـﻪ ﻣـﺒـﺎﺩﺍ ﺩﺳـﺖ ﺍﺣـــﺪﺍﻟـﻨـــﺎﺳـﯽ ﺑـﻬـﺶ ﺑـﺮﺳـﻪ !!!...
ﻭ ﯾــﻪ ﺟــﺎﯾــﯽ ﺩﻟــﺘـــ ﻣـﻰ ﺧـــﻮﺍﺩ ﺩﺳـﺘــﺸﻮ ﺑــﮑـﺸـﯽ ...
ﻧـــﮕـﻬﺶ ﺩﺍﺭﯼ ...
ﺻــﻮﺭﺗــﺶ ﺭﻭ ﻣــﯿـﻮﻥ ﺩﺳــﺘـﺎﺗــ ﻣــﺤﮑـﻢ ﺑــﮕـﯿـﺮﯼ ...
ﺑــﮕـﯽ ، ﺑــﺒـﯿـﻦ ...
ﻣـﻦ ﺩﻭﺳﺘـﺘــ ﺩﺍﺭﻡ..
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ …
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻫﺎﯾﻢ ...
ﺩﻟﺨﻮﺭﯾﻬﺎﯾﻢ …
ﺑﻐﺾ ﻫﺎﯾﻢ ...
ﻭﺗﻤﺎﻡ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﻦ …...
ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ
ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﮕﻮ ...
ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﺬﺷﺖ؟؟؟؟
چقدر سخته ,,,,,,,
دستای کسی رو که دوستش داری
تو دستای کس دیگه ای ببینی...
و نتونی چیزی بگی ....
جز اینکه
"اهای غریبه مواظب عشقم باش".